صنعت سماور شمعی رو به خاموشی

صنعت سماور شمعی رو به خاموشی

مدت‌هاست به نظرم می‌رسه قلم من به نیشتر شبیه است و از هر تولید‌کننده‌ای که می‌نویسد گویا دمل چرکینی سرباز می‌کند و این بار نوبت رییس اتحادیه صنف تولیدکنندگان و تعمیرکاران چراغ و لوازم گازسوز است. حاج ناصر منصوری با اشاره به اینکه اتحادیه در سال‌های 61 تا 85 حدود 3 هزار و 600 عضو داشته است، تعداد اعضا در حال حاضر را 600 عضو ذکر می‌کند و می‌گوید: برای تولید هر سماور 70 قطعه سر هم می‌شود که هر کدام یک فرصت شغلی است و اگر بخواهیم صنایع وابسته همچون تراشکاری، حمل و نقل و فروشندگی‌ها را نیز به این تولید اضافه کنیم بیش از 100 فرصت شغلی در تولید هر سماور فعال می‌شود. اما امروزه تنها 120 کارخانه سماورسازی وجود دارد که طی 2 سال گذشته درصد آن‌ها تعطیل شده‌اند و کارخانجات باقیمانده نیز با 10 درصد ظرفیت کار می‌کنند. او تولید سماور در ایران را به بیمار در حال مرگ تشبیه می‌کند و می‌افزاید: اگر مسوولان چاره‌ای جدی نیندیشند با مرگ این صنعت صدها فرصت شغلی نیز جان می‌سپارند.به حاج ناصر منصوری می‌گویم:
درد تولیدکنندگان سماور را از کجا بنویسیم؟
او می‌گوید: تاریخچه سماور جالب است. 250 سال قبل اولین سماور در روسیه تولید شد و 120 سال قبل یک استادکار اصفهانی سماور را به میرزا تقی خان امیرکبیر نشان می‌دهد و آن مرد بزرگ نیز دستور ساخت می‌دهد. اما قبل از ساخت اولین سماور، امیرکبیر قربانی توطئه می‌شود و حامی اشتغال و توسعه کشور جان می‌بازد در نتیجه استادکار اصفهانی به تنهایی اقدام به تولید سماور می‌کند که پس از مدت کوتاهی تولید این صنعت به شهرهای تبریز، مشهد و تهران کشیده و همه‌گیر می‌شود. به دلیل توسعه صنعت سماورسازی، اتحادیه این صنف در سال 1336 در تهران تاسیس می‌شود اما در تمام این سال‌ها از داشتن سازمان و مکان مناسب محروم بود تا در نهایت در سال 1385 توانستیم با خرید ملکی، اتحادیه را ساماندهی کنیم.
ساماندهی اتحادیه که باید به رونق منجر می‌شد؟
با این ساماندهی محلی را ایجاد کردیم که دور هم بنشینیم و به بدبختی‌هایمان فکر کنیم. برای همه صنوف علم و تکنولوژی مفید بود اما برای سماور بدبختی به بار آورد. در گذشته سماور یکی از وسایل اساسی خانه محسوب می‌شد و همواره جلوی دید بود به عبارت بهتر جای سماور در اتاق‌های پذیرایی بود، جلوی چشم میهمان می‌جوشید و چای تولید می‌کرد اما به مرور زمان به آشپزخانه و پستو رفت.
انتظار ندارید که امروزه سماور وسط اتاق پذیرایی باشد؟
اتفاقاً امروزه وسط اتاق پذیرایی است اما نامش را چای‌ ساز گذشته‌اند و از فرانسه، آلمان و چین وارد می‌کنند تا در اثر این مدگرایی کارخانجاتمان تعطیل و کارگرانمان نه تنها خانه نشین بلکه بزه‌کار شوند.
اگر صنف سماور ساز در جا می‌زند و به روز حرکت نمی‌کند که جای گلایه ندارد؟
به 3 دلیل سماورساز دچار بحران شد. اول اینکه عمر یک سماور طولانی است و اگر خانم خانه مراقب باشد بیش از 100 سال عمر می‌کند، دوم افراد اهل علم هستند که اهمیت سماور در مقایسه با چای ساز را اعلام نکردند و سوم رسانه‌ها هستند که اطلاع‌رسانی نکرده و مردم را از اهمیت سماور و خطرات چای‌ساز آگاه نکردند بنابراین اعتراض من به مشکلات است.
2 مورد اول ربطی به ما ندارد اما در مورد اطلاع‌رسانی، این شما و این خوانندگان بازارکار.
چای ساز و سماور‌های وارداتی سرطان‌زا و بیماری‌زا هستند. اگر یک سماور ایرانی بخرید پس از یک هفته مصرف لایه سفید رنگی به بدنه آن می‌چسبد و هر چه از عمر سماور می‌گذرد این لایه کلفت‌تر می‌شود اما اگر ماه‌ها و سال‌ها از چای‌ساز یا سماور‌های خارجی استفاده کنید شاهد این مهم نخواهید بود زیرا جنس سماور‌های ایرانی از فلز برنج است این فلز از ترکیب 70 درصد مس و 20 درصد روی و 10 درصد سایر فلزات تشکیل شده که باعث جذب املاح آب می‌شود به خصوص امروزه که آب‌های آشامیدنی املاح بیشتری دارند، اما جنس چای‌ساز از پلاستیک، چینی، بلور و… است که پزشکان سرطان‌زا بودن آن بارها تایید کرده‌اند.
بحث از حوزه اشتغال خارج شد، چرا واحدها بحران زده شدند؟
فرهنگ غریبه‌پرستی و خرید کالای خارجی بلای جان ایرانی است. چای‌ساز بی‌کیفیت را از کشور چین وارد می‌کنند و با سود فروشنده به قیمت 8 هزار تومان می‌فروشند، آنگاه شما انتظار دارید سماور 38 هزار تومانی به فروش برسد؟
دلیل این تفاوت قیمت چیست؟
معضلی به نام بورس فلزات، قوانینی همچون تجمیع عوارض، دروازه‌های بی‌ در و پیکر واردات و از همه مهمتر بی‌تفاوتی برخی مسوولان باعث رشد قیمت سماور شد اما بهتر است گام به گام حرکت کنیم، هر سماور به طور متوسط 3 کیلو برنج مصرف می‌کند که این برنج را از خارج وارد می‌کردیم و قیمت‌ها مناسب بود تا اینکه در سال 1381 بورس فلزات به جان تولیدکننده افتاد و یکباره برنج کیلویی یک هزار و 800 تومان سیر صعودی طی کرد تا امروز که هر کیلو برنج بیش از 7 هزار و 700 تومان قیمت دارد. به عبارت بهتر تولیدکننده بدبخت شد تا دلال بورس آقا شود. توضیح اینکه یک تن برنج حدود 8 میلیون تومان است و تولید 300 سماور را جواب می‌دهد از دیگر سو قیمت خرید ورق برنج نقدی است در حالی که سماور را به صورت وعده 10 ماهه می‌فروشیم بنابراین اگر بخواهیم ماهیانه 600 سماور تولید کنیم تنها برای ورق 160 میلیون تومان و برای کل سماورها بیش از 300 میلیون تومان گردش مالی راکد داریم.
آیا ورق برنج در داخل تولید نمی‌شود؟
در سال 1370 مجتمع مس شهید باهنر کرمان اقدام به تولید ورق برنج کرد که ابتدا خوب بود اما با گذشت زمان و در اثر سوء مدیریت، کیفیت ورق برنج ایرانی به حدی پایین‌ آمد که نتوانستیم برای تولید از فلز برنج ایرانی استفاده کنیم.
به جایی اعتراض کرده‌اید؟
از گذشته تا به حال به همه جا اعتراض کرده‌ایم و آخرین بار مکاتبه‌ای با دفتر رییس جمهور داشتیم که پاسخ دادند بورس در اختیار بخش خصوصی است و کاری نمی‌توانیم انجام دهیم.
از قوانین دست و پا گیر بگویید؟
سماور از 70 قلم قطعه تشکیل می‌شود اما هر کدام 3 درصد تجمیع عوارض را می‌دهند به عبارت دیگر یک سماور 210 درصد بابت تجمع عوارض می‌پردازد در حالی که پیچ، کارتن، بسته‌بندی، دستگیره و ده‌ها قلم کالای دیگر از نظر ما کالای تمام شده محسوب نمی‌شود که این را نیز بارها در جلسات با مسوولان و حتی کمیسیون صنایع مجلس هفتم مطرح کردیم اما باز هم نتیجه‌ای نداشت و از سوی دیگر واردات نیز کنترل نشد و مسوولان حمایتی نکردند.
بی‌تفاوتی مسوولان به قیمت بیکار شدن چند نفر؟
حدود 3 میلیون نفر از صنعت سماورسازی کسب روزی می‌کنند که امروزه دچار مشکل شده‌اند.
اما مسوولان تعداد بیکاران کل کشور را 3 میلیون نفر اعلام کرده‌اند؟
در هر کارگاه سماورسازی از 5 تا 30 نفر اشتغال به کار دارند افزون بر آنکه کارگاه‌های وابسته به این صنف همچون خم کاری، چرخکاری، آبکاری و… نیز بیکار شده‌اند. در سال 1362 تا سال 85 به حدی اشتغال در این صنف بالا بود که 3 هزار و 600 کارگاه داشتیم که هر کدام بیش از 2 شیفت کار می‌کردند اما امروزه 120 کارگاه عضو اتحادیه داریم که بیش از 100 واحد طی 2 سال اخیر تعطیل شده‌اند یعنی کارگاه‌های سماورسازی از انگشتان دست تجاوز نمی‌کند.
یک کارگاه سماورسازی امروزه چه میزان سرمایه برای شروع به کار نیاز دارد؟
برای آنکه بتواند روزی 50 سماور تولید کند باید حدود 500 میلیون تومان سرمایه داشته باشد افزون بر آنکه باید احتمال کلاهبرداران و نابودی سرمایه‌اش را نیز بدهد.
یعتی تا به این حد بازار ناامن داریم؟
هنگامی که سماور را با تحمل این همه مشکل تولید می‌کنم و در قبال یک برگ کاغذ با وعده 10 ماهه می‌فروشم و چک برگشت می‌خورد و برای طرح دعوی به دادگستری می‌روم، می‌گویند چرا فروختی، آخر به که بگویم در این وضعیت بی ثبات اقتصادی چگونه محصول تولید شده را بفروشم؟
این سماورهای تولید شده کجا می‌رود؟
تولیدکننده باید ده‌ها قطعه را جمع‌آوری کرده و به محصول نهایی تبدیل کند تازه با التماس بفروشد. من نمی‌دانم تولیدات داخل چه می‌شود وظیفه دانستن هم ندارم بلکه این وظیفه مسوولان است. نفت گران و به نفع اقتصاد تمام می‌شود اما تاوانش را تولیدکننده با خرید کالای متورم شده می‌دهد ظرف 10 روز گذشته بیش از 700 تومان بر قیمت فلز برنج در بورس فلزات افزوده شده است به نظر من مسوولان بروند چین، مالزی، ژاپن، سنگاپور و ده‌ها کشور در حال توسعه دیگر و بررسی کنند اما همان کاری که آن دولتمردان با کارفرمایان انجام می‌دهند با تولیدکننده ایرانی انجام دهند، بله، وظیفه مسوولان است که بررسی کنند سماورها کجا می‌رود و چرا چک‌های برگشتی فراوان است نه وظیفه من و امثال من.
آیا به صادرات فکر کرده‌اید؟
افغانستان، عراق و کشورهای تازه استقلال یافته بهترین بازار برای سماورهای ایران بودند و مدتی نیز به آن‌ها صادرات داشتیم اما به دلیل کم لطفی‌های مسوولان این بازارها اکنون از دست رفته و چین از آن سر دنیا کالا می‌آورد و به کشورهای همسایه ما می‌فروشد. می‌دانید چقدر پول تولیدکنندگان ایرانی در کشورهای همسایه سوخت شد تنها به دلیل اینکه دولت برنامه‌ریزی نکرد و سکوهای دولتی برای تخلیه و بارگیری و حساب و کتاب صادرکنندگان ایرانی تشکیل نشد بنابراین خواب سنگین برخی مسوولان باعث می‌شود که چین اقیانوس‌ها را طی کند و کالایش را به همسایه ما بفروشد.
اگر به جای دولت بودید چگونه حمایت می‌کردید؟
اول با تعرفه‌های بالا جلوی واردات را می‌گرفتم، دوم امکانات صادرات را فراهم می‌کردم، سوم دست دلالان بورس را کوتاه می‌کردم و در مرحله بعد تسهیلات مناسب با بهره کم و بدون کاغذبازی‌های دست و پاگیر را در اختیار تولیدکننده قرار می‌دادم.
نظرتان راجع به کارگران بیکار شده این صنف چیست؟
تولیدکننده به جای آنکه سرمایه‌اش را به دلالی و ایجاد بحران برای اقتصاد کشور اختصاص دهد به اشتغالزایی اختصاص داده است و بیش از این کاری نمی‌تواند انجام دهد اما مسوولان قدرت دارند و می‌توانند جلوی بحران‌ها را بگیرند. در این شرایط من از اینکه کارگرانم را از 30 نفر به 2 نفر کاهش ‌می‌دهم در رنج و عذابم و می‌دانم که این کارگران به بیکاران بزه‌کار تبدیل می‌شوند بنابراین اگر دولت به اندازه من از بزه‌کار شدن کارگران شریف و زحمتکش دل نگران است، راهکار جلوگیری آسان است فقط باید انجام داد.

مدیر سایت
ارسال دیدگاه